کشف سرنخ‌های مولکولی برای آسیب مغزی

محتوای جدول

به گزارش پایگاه خبری اگنا به نقل از وب‌سایت رسمی “دانشگاه ایالتی آریزونا”(ASU)، بررسی جدید پژوهشگران آمریکایی، به معرفی برخی از سرنخ‌های مولکولی دقیقی می‌پردازد که با یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی مرتبط هستند. این سرنخ‌های مولکولی، عامل وضعیتی هستند که به عنوان “آسیب مغزی تروماتیک”(TBI) شناخته می‌شود.

آسیب مغزی تروماتیک، یک نگرانی رو به رشد برای سلامت عمومی است که بیش از ۱.۷ میلیون آمریکایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هزینه سالانه آن تا ۷۶.۵ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. این بیماری، یکی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی کودکان و بزرگسالان جوان در کشورهای صنعتی است و افرادی که آن را تجربه می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که به نقص‌های شناختی و رفتاری شدید و بلندمدت دچار شوند.

“سارا استابنفلد”(Sarah Stabenfeldt)، استاد دانشگاه ایالتی آریزونا و سرپرست این پژوهش گفت: مکانیسم‌های مولکولی و سلولی عامل پیشروی آسیب مغزی تروماتیک، چند وجهی هستند و هنوز به طور کامل شناسایی نشده‌اند. این پیچیدگی، بر توسعه گزینه‌های تشخیصی و درمانی تأثیر می‌گذارد. هدف پژوهش ما، پرداختن به این محدودیت‌ها است.

رویکرد پژوهشی استابنفلد و گروهش، انجام دادن یک جستجو برای آشکار کردن چندین امضای مولکولی کلیدی به نام نشانگرهای زیستی که بلافاصله پس از آسیب شناسایی می‌شوند و همچنین، تشخیص پیامدهای بلندمدت آسیب مغزی تروماتیک است.

استابنفلد ادامه داد: آسیب‌شناسی مربوط به آسیب مغزی تروماتیک به مرور زمان تکامل می‌یابد و تغییر می‌کند. این بدان معناست که یک پروتئین یا گیرنده ممکن است طی یک مرحله از آسیب تنظیم شود. این محیط پویا، توسعه یک راهبرد موفق را پیچیده می‌کند.

پژوهشگران برای غلبه بر این محدودیت‌ها، از یک مدل موش برای پژوهش خود استفاده کردند تا با شناسایی نشانگرهای زیستی منحصربه‌فرد که در پی یک آسیب یا بیماری آشکار می‌شوند، به بررسی علل ریشه‌ای آسیب مغزی تروماتیک بپردازند.

استابنفلد گفت: ترومای عصبی، یک زمینه تثبیت‌شده است که مدل‌های حیوانی پیش‌بالینی را برای درک بهتر آسیب‌شناسی مربوط به آسیب مغزی تروماتیک و ارزیابی اثربخشی مداخلات درمانی ایجاد و مشخص کرده است. استفاده از یک مدل تثبیت‌شده موش، ما را قادر ساخت تا نشانگرهای زیستی را کشف کنیم که نشان می‌دهند پیچیدگی و تکامل آسیب‌شناسی در کجا پیشروی می‌کند.

دانشمندان اغلب می‌توانند طراحی عوامل درمانی یا دستگاه‌های تشخیصی را براساس کشف نشانگرهای زیستی آغاز کنند. استابنفلد و گروهش، از یک روش “از پایین به بالا” برای کشف نشانگرهای زیستی استفاده کردند.

“برایانا مارتینز”(Briana Martinez)، پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: روش‌های کشف از بالا به پایین، بر ارزیابی نشانگرهای زیستی براساس مشارکت آنها در بیماری متمرکز هستند. در مقابل، یک روش از پایین به بالا، تغییرات رخ‌داده در ترکیب بافت را تجزیه و تحلیل می‌کند و به دنبال راهی برای ارتباط این تغییرات با بیماری می‌گردد. این یک روش بی‌طرفانه‌تر است اما می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد زیرا ممکن است نشانگرهایی شناسایی شوند که مختص بیماری یا آسیب‌شناسی مورد نظر نیستند.

سپس پژوهشگران، از چندین دستگاه و روش‌ پیشرفته برای شناسایی و بررسی مولکول‌ها استفاده کردند؛ از جمله روش موسوم به “طعمه” برای صید مولکول‌های مورد نظر، توالی‌یابی DNA برای شناسایی اهداف پروتئینی در ژنوم و طیف‌سنج‌های جرمی برای تعیین توالی قطعات پپتید.

مغز

نقل از وب‌سایت رسمی “دانشگاه ایالتی آریزونا”(ASU)، بررسی جدید پژوهشگران آمریکایی، به معرفی برخی از سرنخ‌های مولکولی دقیقی می‌پردازد که با یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی مرتبط هستند. این سرنخ‌های مولکولی، عامل وضعیتی هستند که به عنوان “آسیب مغزی تروماتیک”(TBI) شناخته می‌شود.

آسیب مغزی تروماتیک، یک نگرانی رو به رشد برای سلامت عمومی است که بیش از ۱.۷ میلیون آمریکایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هزینه سالانه آن تا ۷۶.۵ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. این بیماری، یکی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی کودکان و بزرگسالان جوان در کشورهای صنعتی است و افرادی که آن را تجربه می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که به نقص‌های شناختی و رفتاری شدید و بلندمدت دچار شوند.

“سارا استابنفلد”(Sarah Stabenfeldt)، استاد دانشگاه ایالتی آریزونا و سرپرست این پژوهش گفت: مکانیسم‌های مولکولی و سلولی عامل پیشروی آسیب مغزی تروماتیک، چند وجهی هستند و هنوز به طور کامل شناسایی نشده‌اند. این پیچیدگی، بر توسعه گزینه‌های تشخیصی و درمانی تأثیر می‌گذارد. هدف پژوهش ما، پرداختن به این محدودیت‌ها است.

رویکرد پژوهشی استابنفلد و گروهش، انجام دادن یک جستجو برای آشکار کردن چندین امضای مولکولی کلیدی به نام نشانگرهای زیستی که بلافاصله پس از آسیب شناسایی می‌شوند و همچنین، تشخیص پیامدهای بلندمدت آسیب مغزی تروماتیک است.

استابنفلد ادامه داد: آسیب‌شناسی مربوط به آسیب مغزی تروماتیک به مرور زمان تکامل می‌یابد و تغییر می‌کند. این بدان معناست که یک پروتئین یا گیرنده ممکن است طی یک مرحله از آسیب تنظیم شود. این محیط پویا، توسعه یک راهبرد موفق را پیچیده می‌کند.

پژوهشگران برای غلبه بر این محدودیت‌ها، از یک مدل موش برای پژوهش خود استفاده کردند تا با شناسایی نشانگرهای زیستی منحصربه‌فرد که در پی یک آسیب یا بیماری آشکار می‌شوند، به بررسی علل ریشه‌ای آسیب مغزی تروماتیک بپردازند.

استابنفلد گفت: ترومای عصبی، یک زمینه تثبیت‌شده است که مدل‌های حیوانی پیش‌بالینی را برای درک بهتر آسیب‌شناسی مربوط به آسیب مغزی تروماتیک و ارزیابی اثربخشی مداخلات درمانی ایجاد و مشخص کرده است. استفاده از یک مدل تثبیت‌شده موش، ما را قادر ساخت تا نشانگرهای زیستی را کشف کنیم که نشان می‌دهند پیچیدگی و تکامل آسیب‌شناسی در کجا پیشروی می‌کند.

دانشمندان اغلب می‌توانند طراحی عوامل درمانی یا دستگاه‌های تشخیصی را براساس کشف نشانگرهای زیستی آغاز کنند. استابنفلد و گروهش، از یک روش “از پایین به بالا” برای کشف نشانگرهای زیستی استفاده کردند.

“برایانا مارتینز”(Briana Martinez)، پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: روش‌های کشف از بالا به پایین، بر ارزیابی نشانگرهای زیستی براساس مشارکت آنها در بیماری متمرکز هستند. در مقابل، یک روش از پایین به بالا، تغییرات رخ‌داده در ترکیب بافت را تجزیه و تحلیل می‌کند و به دنبال راهی برای ارتباط این تغییرات با بیماری می‌گردد. این یک روش بی‌طرفانه‌تر است اما می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد زیرا ممکن است نشانگرهایی شناسایی شوند که مختص بیماری یا آسیب‌شناسی مورد نظر نیستند.

سپس پژوهشگران، از چندین دستگاه و روش‌ پیشرفته برای شناسایی و بررسی مولکول‌ها استفاده کردند؛ از جمله روش موسوم به “طعمه” برای صید مولکول‌های مورد نظر، توالی‌یابی DNA برای شناسایی اهداف پروتئینی در ژنوم و طیف‌سنج‌های جرمی برای تعیین توالی قطعات پپتید.

منبع: ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر مطالب پیشنهادی به شما

سایر مطالب پیشنهادی به شما

تماس با ما

خواندن این مطالب را هم به شما پیشنهاد می‌کنیم: