تا سال ۲۰۲۰، حدود ۳۰ میلیارد گجت متصل به اینترنت اشیا وجود خواهد داشت. این حوزه تازهنفس تکنولوژی، پتانسیلهای زیادی دارد و با کمی خلاقیت، میتوان قابلیتهای هیجانانگیز زیادی را عملی کرد. در ادامه به ۶ موردی میپردازیم که شرکتها با بهرهگیری از این فناوری جدید، موفق به ارائهی محصول نهایی جذابی شدهاند.
آمازون و تاید
«آمازون دش» (Amazon dash) گجت جذاب و سادهای است که به وایفای و اپلیکیشن آمازون وصل میشود و به کاربران اجازه میدهد که بهراحتی موارد مختلفی را سفارش بدهند. حالا تاید با همکاری آمازون، چنین گجتی را برای خود توسعه داده که به کاربران این امکان را میدهد تنها با یک ضربه بر دکمه موردنظر، بستههای تاید را سفارش دهند.
تاید با بهرهگیری از این تکنولوژی میتواند وفاداری مشتریانش را افزایش دهد. زیرا در یک فروشگاه بزرگ، انواع و اقسام پودرهای لباسشویی وجود دارد ولی وقتی که چنین دکمهای در کنار ماشین لباسشویی وجود داشته باشد، قبل از اینکه پودر تاید موجود در خانه به اتمام برسد، کاربر موردنظر تنها یک بار بر این دکمه فشار میدهد و با این کار، بسته یا بستههای جدید تاید به خانه او ارسال میشود. تاید تنها شرکتی نیست که از این گجت بهره میبرد و شرکتهای زیادی به این استفاده از این گجت ساده روی آوردهاند.
Allen Solly
بسیاری از برندها از مشتریان خود میخواهند که بعد از خرید، در مورد تجربه خریدشان، در توییتر همراه با هشتگ مرتبط پستی را منتشر کنند که معمولا با استقبال کاربران مواجه نمیشود. اما اگر مخاطب بداند که در ازای این کار چیزی دریافت میکند، اشتیاق بیشتری برای انجام این کار پیدا میکند. اینترنت اشیا حالا استفاده از هشتگهای مختلف را برای کارهای گوناگون و هیجانانگیز سادهتر کرده است.
Allen Solly که یک برند پوشاک هندی محسوب میشود، در یکی از مجتمعهای تجاری شهر بنگلور در هند یک بیلبورد تعاملی نصب کرده است. در این بیلبورد ۶۰ لباس قرار گرفته که در پشت آن هم مکانیزمی تعبیه شده است. بعد از اینکه کاربران توییتی را با هشتگ #RainingSolly منتشر میکنند، لباسهای موردنظر به لبه بیلبورد نزدیکتر میشوند و با توییتهای بیشتر، لباسهای موردنظر بهصورت تصادفی به پایین میافتند و نام کاربری فردی که توییت نهایی مربوط به یکی از لباسها را منتشر کرده، بر نمایشگر بیلبورد نشان داده میشود.
نیوآ
تبلیغات چاپی و تکنولوژی اینترنت اشیا در نگاه اول تناسبی با یکدیگر ندارند، زیرا یکی از آنها مربوط به گذشته و دیگری مربوط به آینده است. اما با کمی خلاقیت، میتوان آنها را ترکیب کرد. کمپانی «نیوآ» (Nivea) یک کمپین تبلیغاتی جالبی را در برزیل راه انداخت. این شرکت در یک مجله برزیلی دستبندهایی را قرار داد که والدین میتوانستند این دستبندها را بر مچ فرزند خود ببندند. این دستبندها از قطعات مربوط به اطلاعرسانی موقعیت مکانی بهره میبردند که به اپلیکیشن نیوآ وصل میشد. والدین با استفاده از این اپلیکیشن میتوانستند موقعیت مکانی حدودی فرزندشان را تا فاصلهی مشخصی زیر نظر بگیرند. اگر کودک از این فاصله محدود فراتر میرفت، اپلیکیشن این موضوع را به اطلاع والدین میرساند. نیوآ با راهاندازی این کمپین و ترکیب اینترنت اشیا و رسانههای چاپی موفق شد در برزیل سروصدای زیادی راه بیندازد.
اوبر و اسپاتیفای
اینترنت اشیا تکنولوژی فوقالعادهای است که از آن میتوان در راستای استراتژیهای بازاریابی استفاده کرد. اسپاتیفای و اوبر که هرکدام از حوزه خود حرفهای زیادی برای گفتن دارند، برای ارائه تجربه سفرهای بهتر، همکاری با یکدیگر را آغاز کردهاند. کاربران میتوانند اکانت اسپاتیفای خود را به اپلیکیشن اوبر وصل کنند تا هنگامی که در اتومبیلهای مربوط به این سرویس حضور دارند، آهنگهای موردنظر خود را از طریق اسپیکر اتومبیل پخش کنند. این همکاری باعث میشود که کاربران اوبر تجربهی لذتبخشتری را پست سر بگذارند و وفاداری آنها هم به این برند افزایش پیدا میکند.
جنرال موتورز
همانطور که گفتیم، با استفاده از اینترنت اشیا میتوان وفاداری مشتریان به برندها را افزایش داد. در همین زمینه میتوانیم به کمپانی جنرال موتورز اشاره کنیم که در سال ۲۰۱۷، پلتفرم جدیدی را معرفی کرد که به رانندگان اتومبیلهای این شرکت اجازه میدهد از طریق نمایشگر لمسی موجود در داشبورد، کارهایی مانند رزرو رستوران، پیدا کردن نزدیکترین پمپ بنزنی و کارهای اینچنینی را انجام دهند. هرچند چنین قابلیتی شاید چندان بزرگ نباشد، اما کار رانندگان را تا حدی راحتتر میکند و همین منجر به بهبود وجهه این برند میشود.
والگرینز
در فروشگاههای بزرگ، پیدا کردن محصولات مختلف کار وقتگیری محسوب میشود. شرکت «والگرینز» (Walgreens) که از بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای آمریکا محسوب میشود، با همکاری شرکت Aisle411، اپلیکیشنی را ارائه داده که به مشتریان کمک میکند بهراحتی بتوانند محصولات مختلف را پیدا کنند. علاوه بر این، با توجه به سوابق خرید، این اپلیکیشن محصولات جدیدی را هم پیشنهاد میدهد.
طبق بررسیهای انجام شده، در آمریکا بعد از اپلیکیشنهای Groupon و آمازون، اپلیکیشن Walgreens در زمینهی خردهفروشی در رتبه سوم قرار دارد. در این زمینه هم پتانسیلهای زیادی وجود دارد و فروشگاهها با ارائهی اپلیکیشنهای جذاب میتوانند مشتریان خود را تشویق کنند که بیش از پیش به فروشگاه آنها سر بزنند. به خصوص اگر فقط از طریق چنین اپلیکیشنهایی تخفیفهای جذابی ارائه شود، مطمئنا تعداد کاربران آن هم بهصورت فزایندهای افزایش مییابد.